تذکر
لطفا به سبک خودشان خوانده با ملاک هرکسی از ظن خود شد یار من بسنجید.
اصغری خطاب به آتقی: ماشاا… توپ توپ و نئشهای چه خبر؟
راستی تنور انتخابات گرمه؟
آتقی: دماغش را با سر آستین پاک میکند.
با بداخلاقی و غرغر میگوید اولا تو که حال ما را نمیدانی بهتر است خفه شی و قضاوت نکنی! مردک خمارم جونم از سر انگشت پام در حال در رفتن است فکر میکنی نئشهام!
مثل ریش (رئیس) جمهور و رفقاش که حالشان خوبه! فکر میکنند حال مردم هم خوبه!
جون اشغری فعلا که انتخابات مثل این منقل کور کور و خاموش است.
اصغری: میگَند (میگویند) یک عده از دشمنان نمیخواهند انتخابات پرشور باشه؟
آتقی: چطور؟
اصغری: عدهای عوامل دشمن جنشها (جنس) را گرون و بد و تقلبی کردند تا منقلها کور شده انتخابات از شور بیفتد.
آتقی: مگر ربطی داره؟
اصغری؛ خودت مرشد و متخصص امری نمیدانی پای این منقل بیشاهاب (صاب) چقه کارخونه زدن! تریلیها خریدند! عمارتها ساختند.
روشای (روسای) جمهور و کابینه تعیین کردن! البته بعد سرد شدن کله و رفتن نئشگی دوباره از نو شروع کردن به ساختن و انتصاب!
آتقی: من نفهمیدم گرونی و بد شدن جنش (جنس) به انتخابات و حضور مردم چه مربوط؟
اصغری: ببین اون طبقه بالاییهامون اوسا حسین و اوسا محمود و آن برادرانشون وقتی توپ توپ هستند کره ماه را میگیرند تیپا و آردنگی مشت و لگد به زمین و زمان میزنند.
ضمنا یک سوال ببین حوژه (حوزه) رایگیری شب (صبح) اول وقت شلوغتر یا عصر البته عصر شلوغ میشود چون شب (صبح) زود کدوم اهل حال بیرونه؟
همه خواب خواب هستند بعد که توپ توپ شدن از؛ ده و دوده!؛ برگشتن و از صبح تا شب رادیو تلویزیون در گوششان مدام خوانده بلند شید غیرت کنید رای بدهید؛ فاز رای دادن گرفته؛ آن وقت جوگیر شده پیش به سوی حوژه با عیالات حوژهها شوژن (سوزن) نمیافته… داشت صحبتهای پامنقلی اوج میگرفت که…
صدای بیبی سلطان عیال آتقی همه را از جا کند که میگفت:
آتقی جوانمرگ شده نان تازه گوشت و میوه خریدی؟ دوباره با رفیق ناباب نشستی و حرفهای پرت و پلا و صدمن یک غاز؟
آتقی رنگ از رخ پریده گفت: اشغری جونم راست گفتی این یکی از اون دشمنهاست! دیدی نگذاشت انتخابات را پرشور کنیم؟!
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 13,مه,2024